من مثل بارونم
تو مثل دریایی
شبای روزت شد
یه شب رویایی
تا که دنیا دنیاس
من به تو مدیونم
نیاد اون روزی که
تو کنی بیروننم
آشوبه تو دلم
بیتاب کربلاس
چشم امید من
دست امام رضاس
تمام دنیامی ولی
من مال دنیات نیستم
تو اونی که میخوامی یو
اونی که میخوای نیستم
خالی یه دستو
می دونم میدونی
از اشک چشمام
می دونم می خونی
خواب تو چشمامو
گریه تعبیرش کرد
منم اون عبدی که
غم تو پیرش کرد
تو رو دارم قلبم
به همین مینازه
همه درها بستهس
در خونت بازه
هرکی تو رو می خواد
یه جوری شاخسه
دیوونهی شما شاگرد عابسه
همیشه با لطف شما
کاسه گداییم پر شد
خدا رو چی دیدی شاید
این روسیاه هم حرشد
خالیه دستام
می دونم میدونی
از اشک چشمام
می دونم میخونی
دنیا با من بد کرد
حتی دوس تو دشمن
اما دل گرمم که
تو رفیقی با من
تو هوامو داری
همیشه حس کردم
گمشدم کاری کن
به خونم برگردم
خونم تو کربلاس
این جا غریبه ام
یک جا به من بده
یک گوشه از حرم
همه کسم هستی حسین
تو که نباشی بی کسم
با اسم تو آرووم میشم
به خود اسم تو قسم
خالیه دستو
می دونم میدونی
از اشک چشمام
می دونم می خونی
دیدگاهها (۱)
رضا صحرارودی
۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۷:۱۳