همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن!من آداب زیارت را نمی دانم
- ۰ نظر
- ۱۶ دی ۹۴ ، ۲۱:۰۱
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن!من آداب زیارت را نمی دانم
رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد
پر از یاقوت شد عالم،سوار از روی زین افتاد
دگرگون شد جهان،لرزید دنیا،زیر و رو شد خاک
دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!
درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو
صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما
نمی دانم چرا اینقدر با من مهربانی تو
نمی دانم کنارت میزبانم یاکه مهمانم
شب همان شب که سفر مبدأ دوران میشد
خط به خط باور تقویم مسلمان می شد
شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب
صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
مرد، مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بی زره آمده در معرکه یک بار دگر
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست
سامرایی شده ام، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش، به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خونابه
ماجرایی است که در ایل تو چندان کم نیست
بوسه ی جام به لب های تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضه ی دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تا همین لحظه که خون گریه ی باران کم نیست
در بقیع حرمت با دل خون می گفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست؟
سید حمید رضا برقعی
میان این همه، من برگزیده می شوم امشب
و نوبرانه به دست تو چیده می شوم امشب
هرآنچه هست تویی، از کدام من بنویسم
تو در منی که در آیینه دیده می شوم امشب
تو پلک می زنی و من به فکر گریه می افتم
تو تیغ داری و من آبدیده می شوم امشب
تو عطر می زنی و من بدون این که بخواهم
به سوی دفتر شعرم کشیده می شوم امشب
تمام من غزلی می شود به وصف تو یعنی
که با سلیقه خود آفریده می شوم امشب
من آن انار که با دست یک فرشته ی مغرور
از این بهشتِ خزان دیده چیده می شوم امشب
من از کویر، من از شب، من از سکوت، من از رود
من از تمام زبان ها شنیده می شوم امشب
سید حمید رضا برقعی
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن
یا حبیب الباکین
نمــــــــازم را قضا کرده تماشا کردنت ای مــــاه
بمانـــــد بین مـــا این رازها بینی و بیـــــن الله!
مــــــن استغفــــــار کردم از نگاه تــــو نمی دانم
اجابـــــت می شود این توبــه کردن های با اکراه؟
بــــرای من نگاه تــــو فقط مانند آن لحظه است
همــــان لحظه که بیتی ناگهــــانی می رسد از راه
... و شاید من سر از کاخ عزیــــزی در می آوردم
اگر تشخیص می دادم چو یوسف راه را از چـــاه
مرا محروم کردی از خودت این داغ سنگین بود
چنـــــان تحریــــم تنباکـــو برای ناصرالدین شاه
سید حمید رضا برقعی
این اولین سال و در برخی منازل دومین سال هست که در فصل سرما در اسفندآباد بخاری گازی جای چراغ علاالدین نفت سوز رو گرفته ، حتما هممون کلی خاطره داریم با همین چراغ
اظهارات دانشجوی ضرب و شتم شده توسط یکی از دانشجویان اصلاح طلب و حراست دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در این
انجمن اسلامی امید دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به جریان اصلاحات نزدیک است، همایشی با عنوان «تردید و امید» با سخنرانی مصطفی کواکبیان برگزار کرد. علی رغم تبلیغات این تشکل دانشجویی و با وجود اینکه سخنران همایش یکی از چهره های مطرح اصلاح طلبان در کشور به شمار می رود، دانشجویان استقبال چندانی از مراسم نکردند.
این همایش سیاسی دانشجویی با حاشیه هایی نیز همراه بود. از حدود 50 نفری که در سالن شهید مطهری دانشگاه علوم پزشکی شیراز حضور داشتند اکثر آن ها از حامیان حزبی سخنران به شمار می رفتند. برخی از این افراد از خارج از دانشگاه به این همایش آمده بودند و با تردید می توان گفت دانشجو بودند!
بیانات مهم رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور ۱۳۹۴/۱۰/۱۴
رهبر انقلاب: آمریکاییها به این انتخابات چشم طمع دوختهاند؛ آنها دنبال تحول در ایراناند/ ما هم دنبال تحولیم، تحول برای اسلامی شدن کامل و رسیدن به اهدافی که حضرت محمد (ص) ترسیم کردند/ آنها تحول ضد تحول ما میخواهند/ ملت ایران بایستی ضد خواست دشمن را انجام بدهد و در دهان دشمن بکوبد.