اما موضوعی که به عنوان تاریخ انقلاب به آن می پردازیم مسئله ای بود که سید حسین خمینی نوه ارشد امام خمینی در تاریخ سیاسی ایران و انقلاب بوجود آورد ...
با براندازی حکومت سلطنتی و رجوع به مردم برای تعیین نوع حکومت، انچه بیش از پیش خود را نشان داد، ضرورت توجه به اراده تک تک افراد جامعه در تصمیم گیری های کلان و اساسی کشور بود.
مسئله ای که نشان داد در جمهوری اسلامی، طبقه ای بر طبقه دیگری امتیازی نداشته و آحاد جامعه حق مساوی در تعیین سرنوشت خود دارند!
چه روستایی، چه شهری، چه عشایر، چه جنوب شهری و چه شمال شهری!
در جمهوری اسلامی جایگاه طبقاتی، عنوان ها و خاندان ها مبنای ارزشگذاری افراد جامعه نبود، بلکه هر شخصی که باتقواتر و نزدیکتر به مبانی انقلاب اسلامی بود، ارزشمندتر بود، بطوریکه مکرر در کلام امام خمینی این توده های محروم و مستضعف بودند که مورد توجه بودند و خبری از برتری گروه یا طبقه خاصی نسبت به توده های مردم نیست.
جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامیِ همه مردم ایران بوده و نه جمهوری اسلامیِ آن گروه و این خاندان و .... که با تکیه بر قدرت رسانه ای، سیاسی، اقتصادی و با سوءاستفاده از عناوینِ خاندانی و گروهی و قبیلهگی، اراده خود را جایگزین خواستِ توده های مردم بکنند!
اهمیت مسئله تا بدانجا است که امام خمینی که بنیان گذار نظام جدید بود، حتی برای فرزندان خود نیز حقی بیش و متمایز از سایر افراد جامعه قائل نبود.
حتی نام خمینی هم نمیتوانست به خودیِ خود، ارزش آفرین باشد و به شخص، ارزشی بیش از سایرین بدهد، ....!
سید حسین خمینی فرزند سید مصطفی و نوه امام خمینی، در همان ابتدای انقلاب در طیف حامیان بنی صدر و منافقین قرار گرفت! بطوریکه حمایت وی و داماد امام از بنی صدر در انتخابات ریاست جمهوری سبب شد تا افکار عمومی تصور کنند، امام خمینی نیز طرفدار بنی صدر است!
اما بعدها و به دنبال فتنه بنی صدر و منافقین و عزل بنی صدر، نوه امام طی یک سخنرانی در مشهد از بنی صدر حمایت کرد.و هنگامی که مردم به او معترض شده بودند، سید حسین دست به اسلحه برده بود
به دنبال این اتفاق حضرت امام بدون کوچکترین ملاحظه ای و با تصریح بر اینکه نباید انتساب وی به بیت امام باعث ملاحظه و تبعیض شود بر ضرورت برخورد قاطع با تحرکات وی تأکید کردند!
حضرت امام به آقای اشراقی داماد خود دستور دادند: « سید حسین را تحت الحفظ به تهران برگردانند و اگر دست به اسلحه خود زد، او را با تیر بزنند!» اما ظاهرا آقای اشراقی با ملاحظه نسبت خویشاوندی سید حسین با امام بخش دوم پیام را منتقل نکرده بود که امام با اطلاع از این مسئله مجددا دستور دادند که حتما گفته شود:« اگر دست به اسلحه خود زد، او را با تیر بزنند!»
اما با ادامه تحرکات نوه امام، رهبر کبیر انقلاب در نامه ای ضمن انتقاد از او، نوشتند:
« بسمه تعالی
پسرم، حسین خمینی! جوانی برای همه خطرهایی دارد که پس از گذشت ایام انسان متوجه میشود. من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کورانهای سیاسی وارد نشوند. من امید دارم که شما مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی، با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس امارة بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع شوی. من علاوه بر نصیحت پدری پیر به شما امر شرعی میکنم که در این بازیهای سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی. من به شما امر میکنم که به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش به تحصیل علوم اسلامی - انسانی بپرداز. از خداوند تعالی توفیق شما و همه محصلین را خواستارم.
۹ رجب ۱۴۰۱
روح الله الموسوی الخمینی
دیدگاهها (۱)
علی رسولان
۰۱ دی ۹۴ ، ۲۱:۲۲
پاسخ:
۲ دی ۹۴، ۱۳:۳۵