کلمات غریبه!
دیوانه,وابسته ,عاشق
آری تهمـت به دیوانگـی ام زنند شاید من حقیرم در چشـم مـردم!
آخـر مردم چه میداننـد که مـن وابسـته تـوام و تـو را از عمـق وجـودم دوســت میــدارم♥
شــاید مرا حقیــر کوچک میدانند,نمیدانند کسی که در محضر حضرت عشق است
در چشم مردم کوچـک و در محضر حضـرت عشــق خیلــی دلــرباســت...
دوسـت داشتــن و عاشـقی بـرای حضـرت عشـق کـجا و حقـیر بـودن در چشـم مردم کجـا!
اگـر دوسـت داشتـن و عـاشقی برای حضرت عشق جرم است من را بزرگترین مجرم بدانید!
من وابسته حضرت عشقم و این شاید افرادی را عاجز کرده باشد
اما مهم تویی مهربان من نه هیچکس...
آری!حضرتـ عشق کــجا و زبــان مردم
و اما به شعری دلمـ را تکــان میدهــم و وجودمـ را سمت تو سوق میدهــم
آخــر به کـوی عشـــق تو بی آبـــرو شــدم...
مـا را ز عشـق روی تو بی آبـــرو بس اســت...
♥یا حضرتـــ عشـــق حسیــــن جـــــانـــ....♥
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.