چنان که مشاهده شد، مرحوم علامه، تفسیرخلق عظیم به دین عظیم را قبول نکرد و به همان سجایای اخلاقی تفسیر نمود.
بیضاوی در تفسیرش می گوید: چون تحمل می کنی چیزی را از قومت که انبیای ما قبل از تو تحمّل نکردند، برای این، توبر خلق عظیم هستی. ولی همگی به خلق عظیم اتفاق نظر دارند که خداوند رسولش را مزیّن به این خصیصه کرده است.
آیه دیگری که درباره اخلاق پسندیده رسول خدانازل شده، آیه 159 سوره آل عمران است: فَبِمَا رَحْمَةٍ منَ اللّهِ لِنت لَهُمْ وَ لَوْ کُنت فَظاًّ غَلِیظ الْقَلْبِ لانفَضوا مِنْ حَوْلِک فَاعْف عَنهُمْ وَ استَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ؛ به (برکت ) رحمت الهی ، در برابر آنها(مردم) نرم (و مهربان شدی )! و اگر خشن و سنگدل بودی ، از اطراف تو، پراکنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب ! و در کارها، با آنها مشورت کن.
بعد از بیان شأن نزول و تشریح نکات مهم در آیه، مرحوم علامه این گونه نتیجه می گیرد که: این جمله برای این آمده که سیره رسول خدا(ص) را امضا کرده باشد، چون آن جناب قبلا هم همین طور رفتار می کرده و جفای مردم را با نرمخوئی و عفو و مغفرت مقابله می کرده و در امور با آنان مشورت می کرده است، به شهادت این که اندکی قبل از وقوع جنگ با آنان مشورت کرد و این امضا اشاره ای است به این که، رسول خدا (ص) بدانچه مأمور شده ،عمل می کند و خدای سبحان از عمل او راضی است.(20)
موضوع مهم دیگر، این که در این آیه ، به یکی از صفات مهم ـ که در هر رهبری لازم است ـ اشاره شده و آن، مسأله گذشت، و نرمش و انعطاف، در برابر کسانی است که تخلفی از آن ها سر زده و بعداً پشیمان شده اند. بدیهی است شخصی که در مقام رهبری قرار گرفته، اگر خشن و تندخو و غیر قابل انعطاف و فاقد روح گذشت باشد، به زودی در برنامه های خود مواجه با شکست خواهد شد و مردم از دور او پراکنده می شوند و از وظیفه رهبری باز می ماند و به همین دلیل علی(ع) در یکی از کلمات قصار خود می فرماید: آلة الریاسة سعة الصدر وسیله رهبری، گشادگی سینه است. بعد از فرمان عفو عمومی، برای زنده کردن شخصیت آنها و تجدید حیات فکری و روحی آنان دستور می دهد که: در کارها با آن ها مشورت کن و رأی و نظر آنها را بخواه و شاور هم فی الامر.(21)
آیه فوق به نوعی رابطه وحقوق متقابل پیغمبر و مردم را بیان می کند. تکریم پیامبر به سبب عفو مردم و طلب استغفار برای آنان است و تکریم و ارزش نهادن به مردم به وسیله مشورت گرفتن از آنان در امور مربوط به زندگی اجتماعی خودشان؛ و تکریم پیامبر با بیان اخلاق واحترام گذاری او به خاطر سجایای اخلاقی او که او را مورد تکریم برای مؤمنان جلوه می دهد.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.