بررسی توافق هسته ای،برجام .....

بررسی توافق هسته ای،برجام .....

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال عنوان کرد: چهارچوب نظری برای تحلیل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ پروژه رسمی‌ssr ایالات متحده درباره جمهوری اسلامی‌ایران است. آنچه دائم از سوی اوباما و جان کری و دیگر مسؤولان آمریکا نسبت به موضع منتقدان آمریکایی صهیونیستی توافق وین مطرح می‌شود این است که توافق وین و قطعنامه ۲۲۳۱ امنیت رژیم صهیونیستی را تضمین می‌کند و سبب تغییر رفتار جمهوری اسلامی‌در منطقه خواهد شد و این کنایه از تحقق پروژه ssr در قالب مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ است.

وی همچنین بیان داشت: قطعنامه ۲۲۳۱ اعم از برجام و عصاره هفت قطعنامه قبلی علیه برنامه هسته‌ای ایران محسوب می‌شود عملا آنچه در قطعنامه‌های پیشین زائد و ناکارآمد بود در این قطعنامه حذف و ابعاد اثربخش آن هم‌چنان حفظ شده است.

تحلیل گر مسائل استراتژیک اظهار داشت: مبتنی بر چهارچوب نظری پروژه ssr علیه ایران ارزیابی استراتژیکی برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ حاکی از واگذاری یقه جمهوری اسلامی‌به دشمن در محورهای متعددی است و حکایت از پیدایش رخنه‌ها و منفذهای امنیتی متعددی در ساختار قدرت و امنیت جمهوری اسلامی‌دارد به گونه‌ای که “شمشیر داموکلس” شورای امنیت بالای سر جمهوری اسلامی‌قرار گرفته است.

 وی با بیان اینکه توافق وین یک برجام نوشته شده است اما این توافق صرفا جزیی از قطعنامه ۲۲۳۱ محسوب می‌شود بدین معنا که فراتر از “برجام نوشته” و قطعنامه ۲۲۳۱ یک توافق و “برجام نانوشته” نیز وجود دارد، اظهارداشت: برنامه جامع اقدام مشترکِ نانوشته یا برجام نانوشته محورها و مفادی دارد که باید آنها را در گفته‌ها و اظهارنظرهای طرف مذاکره‌کننده ۱+۵ به ویژه مقامات آمریکایی و حتی افراد ذیربط بیرون از ۱+۵ جستجو کرد.

عباسی در همین راستا افزود: مواضع و نظرات این افراد که در مصاحبه با رسانه‌ها مطرح شده یا در پاسخ به منتقدان مذاکرات در محافل قانون‌گذاری کشورهایی چون آمریکا بیان شده یا در قالب تحلیل‌های رسمی‌یا کارشناسی در مراکز تصمیم‌سازی کشورهای مزبور ارائه شده حاوی نکات حیرت‌انگیزی است که محورها و بندهای برجام نانوشته را شکل می‌دهند.

وی با اشاره به اسامی‌این مقامات مسئول یا کارشناسانی که گفته‌های آنان را در پایگاه‌های رسانه‌ای در فضای سایبری می‌توان یافت، اظهار داشت: باراک اوباما رییس جمهور آمریکا و جان کری وزیر امور خارجه در برابر کمیته روابط خارجی مجلس آمریکا گفتند: مقامات ایران تنها برای مسائل سیاسی داخلی می‌گویند که اجازه بازرسی از سایت‌های نظامی‌داده نشده اما باید گفت این اجازه داده شده است در غیر این صورت تحریم‌ها دوباره اعمال می‌شود.

این تحلیل‌گر مسائل راهبردی با بیان اینکه یکی از نمایندگان موافق “برجام” در کنگره آمریکا در برابر منتقدان مذاکرات در کنگره گفته که در گذشته نیروهای دموکراتیک مخالف در شوروی را حمایت کردیم که منجر به فروپاشی شوروی شد اکنون نیز باید نیروهای دموکراتیک درون دولت ایران را در جریان مذاکرات مورد حمایت قرار دهیم تا منجر به فروپاشی جمهوری اسلامی‌شود، ادامه داد: مدیر صندوق سرمایه‌گذاری آمریکا در نیویورک می‌گوید اشتهای آمریکا برای خرید اوراق قرضه از ایران بسیار جدی است و روزنامه صهیونیستی “یدیعوت آحارونوت” می‌نویسد پس از توافق وین، آمریکا و اسرائیل به این جمع‌بندی رسیده‌اند که طرح فروپاشی از درون را درباره جمهوری اسلامی‌دنبال کنند.

وی افزود: ایالات متحده در دو دهه اخیر در ذیل مقررات بین‌الملل و با پشتوانه سازمان ملل، در کنار طرح پروژه DDR گروه‌های مقاومت اسلامی‌در منطقه پروژه ssr ایران و سوریه و عراق را در دستور کار قرار داد اما تاکنون امکان عملیاتی نمودن تعاملی آن را نیافته بود اکنون مبتنی بر برجام و سپس برمبنای قطعنامه ۲۲۳۱ امکان عملی نمودن پروژه ssr را یافته‌اند و رخنه و منفذی برای تحقق آن پیدا کرده‌اند.

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال عنوان کرد: پروژه ssr طرحی برای در هم شکستن مقاومت یک جامعه محسوب می‌شود. هیچ کشوری منابع پنج‌گانه قدرت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، دفاعی و نظامی‌هم‌سطح و هم‌ترازی ندارد از این رو در یک حوزه قدتمندتر و در حوزه‌ دیگر ضعیف‌تر است.

وی افزود: سازوکار پروژه ssr به این گونه است که منابع پنج‌گانه قدرت کشور هدف ارزیابی شده سپس مشخص می‌شود که هر کدام از این منابع قدرت در چه سطحی هستند و بلندترین و پایین‌ترین سطح قدرت در کدام حوزه است آن‌گاه با سازوکارهای خاص خود قوی‌ترین منبع قدرت را آن قدر تحت فشار قرار می‌دهند و فرسوده می‌کنند تا به سطح چهارم برسد.

عباسی گفت: سپس در مرحله بعد این دو سطح را با هم تحت فشار قرار می‌دهند تا به سطح سوم برسد و به همین ترتیب این روند تا آنجا طی می‌شود که همه سطوح قدرت به پایین‌ترین سطح برسند حال اگر به جای منابع پنج‌گانه ارگانیکی منابع دوگانه قدرت سایبرنتیکی یعنی اطلاعات و انرژی مطرح باشد نیز به همین منوال عمل می‌شود.

وی با بیان اینکه قدرت نظامی، سیاسی و فرهنگی انقلاب اسلامی‌سبب شده که ایران در درون و بیرون از کشور خود نهضت اسلامی‌و همچنین استقلال از نظام سلطه را به پیش ببرد، یادآورشد: پروژه ssr پروژه‌ای حقوقی- استراتژیک است که قوت‌های برتر کشور هدف را قرار میدهد و در نتیجه توان امنیتی آن را در اجزاء قطاع آن به مرور کاهش داده و زمین‌گیر می‌سازد سپس با پدیده آشوب‌های محلی و جنبش‌های مخملی و تروریسم تکفیری موفق می‌شود تراز امنیتی آن کشور را از طریق کاهش تراز اجزاء قطاع قدرت آن پایین آورده و آن را تضعیف کند.

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال همچنین متذکر شد: اگر غرب به تحریم فشار و تهدید رو آورد و مدام قطعنامه علیه ایران تصویب کند ایران سقوط نمی‌کند و در مقابل روز به روز از غرب دورتر شده و در نتیجه تاثیر پروژه ssr که جوهر آن تعامل براندازانه غرب علیه ایران است به حداقل می‌رسد بنابراین پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ که محصول توافق وین و نشست و برخاست منتج شده به برجام می‌باشد اکنون پروژه ssr به طور اتوماتیک عملیاتی شده است زیرا تعامل گسترده غرب با اقتصاد ایران دروازه ssr را به روی ایران گشوده است.

عباسی افزود: از سوی دیگر مهار توان هسته‌ای ایران در دست غرب اهرم فشار و زمینه بهانه‌جویی را برای او محفوظ داشته است. تنها بخش قدرت ملی ایران که غرب در آن حضور و نفوذ نمی‌یابد بخش قدرت دفاعی است که قطعنامه ۲۲۳۱ تمهیدات لازم برای مهار آن فراهم ساخته است اگر مقام مسؤولی در تیم مذاکره مدعی شود که بخش‌هایی از ۲۲۳۱ را نمی‌پذیریم پس عملا مدعی است که قطعنامه‌های سازمان ملل کاغذپاره‌ای بیش نیست.

وی گفت: آنچه از برجام نوشته، قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام نانوشته مشهود است این بوده که هیچ چشم‌انداز روشنی در بازه ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۴ برای تحقق اهداف ذیل وجود ندارد؛ توانمندی هسته‌ای ایران مینیمایز و حداقلی شده و تکنولوژی هسته‌ای ایران مینیاتوریزه خواهد شد و دیگر اینکه تحریم‌های مالی اقتصادی تمام و کمال لغو نخواهد شد.

عباسی افزود: همچنین قطعنامه ۲۲۳۱ که واجد زهر هر هفت قطعنامه قبلی است به مدت ده سال در شورای امنیت سازمان ملل می‌ماند و دیگر اینکه پرونده ایران در آژانس بین‌المللی اتمی‌باقی می‌ماند و در دهه آینده ده‌ها بار در شورای حکام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل مطرح خواهد شد.

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال خاطرنشان کرد: مبتنی بر فرمول مذاکرات هرم ssr شکل گرفته است که در ترازشناسی قدرت ملی ایران با کاهش توان هسته‌ای بخشی از تحریم‌ها رفع خواهد شد اما پیامد آن این است که توان دفاعی امنیتی نیز کاهش یافته و مهار می‌شود یعنی آنچه در مبحث داده و ستانده مطرح نبوده است عملا داده اصلی از سوی ایران در مذاکرات و ستانده واقعی از سوی استکبار جهانی است.

وی افزود: تلاش طرف مذاکره‌کننده ایرانی برای زدودن تحریم‌ها در برابر کند نمودن رشد توان هسته‌ای کشور فرصت طلایی برای استکبار جهانی پدید آورد تا در شرایط محاصره اقتصادی فرهنگ مقاومت اقتصادی و توجه به ظرفیت‌های درون و خودباوری را مورد هجوم قرار دهد.

این تحلیل گر مسائل راهبردی اظهار داشت: در واقع دستاورد رفع کانالیزه شدن تحریم برای نظام سلطه این است که زمینه‌سازی شرایط ویژه برای حمله به استراتژی امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در حوزه دکترین مقاوم‌سازی اقتصاد در چهارچوب اقتصاد مقاومتی است.

عباسی بیان داشت: با گشایش تعامل نظام مالی بانکی ایران با نظام مالی استکبار جهانی بستر ویژه‌ای برای شکل‌گیری سازوکار جنگ ارزی در سال‌های آینده با جمهوری اسلامی‌است زیرا مادامی‌که ارتباطات مالی بانکی به دلیل مقررات تحریم‌ اقتصادی بین ایران و غرب کم و ناچیز بود امکان نبرد ارزی نیز محدود بود اما در شرایط امروزه جهان که به کارزار جنگ بین ارز کشورها بدل شده برای تاثیرگذاری بر ارز کشور هدف، باید با نظام مالی و بازار پول آن کشور ارتباط داشت.

وی افزود: از سوی دیگر هجوم ملخ‌وار گرگ‌های گرسنه اقتصاد در حال رکود غرب به بازار ایران بستر مناسبی برای سرویس‌های اطلاعاتی غرب در تحقق اشراف اطلاعاتی مالی اقتصادی و تجاری نسبت به قدرت اقتصادی جمهوری اسلامی‌را فراهم می‌سازد این نکته ضریب اقتصادی در امنیت ملی جمهوری اسلامی‌را کاهش می‌دهد.

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال ابراز کرد: استراتژی عملیاتی دولت قبل از توافق وین به مدت ۲۲ ماه این بود که انتظارات مردم را از توافق بالا ببرد تا ضرورت توافق توجیه شود به گونه‌ای که همه مقامات دولت یازدهم همه امکان انجام کار را منوط به رفع تحریم‌ها نمودند. حتی آب خوردن مردم نیز منوط به رفع تحریم‌ قلمداد شد.

وی افزود: استراتژی عملیاتی دولت یازدهم ریشه در دکترین جناح سیاسی لیبرال در ایران دارد که معتقد است در عصر کنونی استقلال معنا ندارد و اصل وابستگی به ویژه وابستگی متقابل اساس مناسبات بین‌الملل است برای تحقق دکترین وابستگی متقابل ایران و غرب دولت یازدهم در ۲۲ ماه نخست عمر خود بر روی نفی “ما می‌توانیم” تمرکز ویژه کرد.

عباسی در ادامه با اشاره به سانحه سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰ در تهران که به مرگ تعدادی از هموطنان منجر شد ، اظهار داشت: در این مورد دستگاه تبلیغاتی دولت یازدهم گفت چرا باید مردم ما هواپیمای مونتاژ شده داخلی را سوار شوند که سقوط کند در حالی که مردم ما استحقاق بهتر از آن را دارند پس باید سریع تحریم‌ها رفع شود تا بتوانیم هواپیماهای پیش‌رفته غربی بخریم این در حالی بود که در آن زمان یک هواپیمای پیش‌رفته ایرباس مالزی با صدها سرنشین گم شد و هیچ اثری از آن یافت نشد.

وی همچنین ضمن اشاره به اینکه منتقدین دولت یازدهم در طول ۲۲ ماه اصرار داشتند که رفع مشکلات منوط به رفع تحریم‌ها نیست و نباید انتظارات از مذاکرات هسته‌ای را بالا برد، گفت: دولت یازدهم بی‌توجه به ابهامات درباره آنچه در توافق داده شده غیرمسئول درباره آنچه در رفع تحریم‌ها باید ستانده شود خود را بر هدف نامربوط تحقق رابطه با دول غربی به ویژه آمریکا متمرکز ساخته است هدفی که برای مذاکرات تعریف نشده بود و بارها بر عدم وجود چنین هدفی از سوی رهبر معظم انقلاب تاکیده شد.

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال گفت: پیامدهای بده و بستان مذاکرات اخیر عمدتا در حوزه دفاعی امنیتی انقلاب اسلامی‌خود را می‌نمایاند و اثرات مخرب آن در ماه‌ها و سال‌های آینده به معضلی کلیدی در امنیت ملی جمهوری اسلامی‌تبدیل می‌گردد. در واقع از رهگذر توافق وین مشکلاتی از کشور حل و مشکلات جدیدی پدیدار خواهد شد.

وی افزود: آنچه حل شد و آنچه به گونه‌ای نوظهور حادث می‌شود به طور قطع نسبت متوازنی نیست در واقع ساده‌انگاری است که کسی داده و ستانده را محصور در مباحث فنی هسته‌ای و حوزه‌های رفع شده در تحریم نماید.

عباسی اظهار داشت: مساله اساسی این است که مذاکرات؛ برجام و در نهایت قطعنامه ۲۲۳۱ دشمن را امیدوار کرد تا رژیم صهیونیستی امیدوار در به رسمیت شناخته شدن از سوی ایران بوده، آمریکا امیدوار در تغییر نظام یا حداقل تغییر رفتار نظام، اروپا امیدوار در تسخیر بازار از دست‌داده ایران و ضد انقلاب امیدوار به ادامه حیات و امیدوار در مواجهه با انقلاب اسلامی‌باشد اما در مقابل نیرهای انقلاب در خود احساس متفاوتی پیدا کردند در حالی که امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در دیدار عمومی‌خود با هزاران نفر از فرماندهان بسیج در پاییز ۱۳۹۲ فرمودند امید دشمن را به داخل کشور نا امید کنید.

وی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن انتقاد از اینکه در برخی قسمت‌های برجام آمده که در حد یک بازی کامپیوتری حق نداریم در حوزه هسته ای کار کنیم، توضیح داد: صراحتا گفته شده که نمی‌توانیم حتی در این حوزه شبیه سازی کنیم؛ یعنی در حد یک بازی کامپیوتری هم دانشمندان ما نمیتوانند کار تحقیقی انجام دهند.

عباسی به اظهارات اخیر رئیس سازمان انرژی اتمی‌کشورمان در خصوص ابعاد فنی”برجام” نیز اشاره کرد و گفت: در مورد فضائی که آقای صالحی دارند ترسیم میکنند باید سوال کرد که آیا غربی‌ها مریض بودند ۱۲ سال به ما فشار بیاورند؛ مملکتی که ۸ سال پیش به سوخت غنی سازی ۲۰ درصد رسیده بود، آیا رساندن آن به سوخت ۳/۶ درصد موفقیت محسوب می‌شود و این درحالی است که اگر سانتریفیوژ ما خراب شود آژانس باید تائید کند تا از انبار جایگزینی برایش آورده شود.

این کارشناس مسائل راهبردی ضمن ابراز تاسف از اینکه انرژی هسته ای ما ظرف ۲۵ سال آینده یک انرژی مینیاتوری است، اظهار داشت: بنابراین اگر صنعت هسته ای را یکجا تقدیم کرده بودیم مشکلات امنیتی کمتری برای ما داشت و لااقل شاهد ورود جاسوسان در قالب بازرسان آژانس به کشورمان نبودیم.

وی در بخش دیگری از گفته‌هایش، به اظهارات اخیر نوبخت سخنگوی دولت در خصوص نحوه تدوین برنامه ششم و تغییر سیاست دولت در مورد تدوین آن، گفت: سخنگوی دولت رسما می‌گوید که مبنای تدوین برنامه ششم توسعه کتاب امنیت ملی و نظام اقتصادی رئیس جمهور است در حالی که این کتاب صراحتا مبنای توسعه کشور را مبتنی بر اقتصاد نئوکینزی‌ها معرفی می‌کند.

عباسی ادامه داد: دروغی بالاتر از این نیست که بشود اقتصاد مقاومتی مورد تاکید رهبری را با تعالیم اقتصادی مکتب نهادگرایان و کینزی‌های جدید تجمیع کرد.

این کارشناس مسائل راهبردی به مصاحبه‌های اخیر عراقچی بعد از برجام مذاکرات ایران با۱+۵ نیز اشاره کرد و در مورد اینکه وی گفته بود ما برخی از موارد قطعنامه ۲۲۳۱ را قبول نداریم، مطرح کرد: اگر قسمتهایی از قطعنامه را قبول ندارید پس چه مذاکره ای انجام داده اید، چرا که این حرف یعنی شما هم مثل دولت قبل قطعنامه سازمان ملل را کاغذ پاره می‌دانید؟

عباسی ضمن انتقاد از فضای بسته رسانه ای پس از برجام مذاکرات و بخشنامه ارشاد در مورد عدم انتشار اخبار مخالف با برجام از سوی رسانه‌ها و هشدار شورای امنیت ملی در این خصوص اظهار داشت: بی بی سی خبیث در جمهوری اسلامی‌مجوز می‌گیرد در حالی که منتقدین مذاکرات یکی پس از دیگری در این مملکت خفه می‌شوند، همچون ۹ دی که توقیف و کیهان و رجا نیوز که تذکر گرفتند.

وی در پایان همچنین مطرح کرد: آیا دولتی که شالوده فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی اش لیبرالیسم است؛ میتواند مشکلی با آمریکای لیبرالی پیدا کند. دولتی که سیاست، اقتصاد و فرهنگش لیبرالیسم است اختلاف نظر ایدئولوژیکی با آمریکا ندارد؛ با این حال آنهائی که به دنبال پیاده کردن نظریه جمهوری اسلامی‌هستند بدانند که این انقلاب اسلامی‌است که در مملکت ما ماهیت دارد و خواهد داشت.

منبع: خبر گزاری نسیم

استاد حسن عباسی در جمع دانشجویان به تحلیل استراتژیک برجام پرداخت و در حوزه توافق وین و قطعنامه ۲۲۳۱ از سه زاویه که کم و بیش به آنها پرداخته شده و هر سه ناقص است اشاره کرد و گفت: زاویه فنی، زاویه حقوقی و اقتصادی؛ ۳ زوایه‌ای است که در بحث برجام مطرح می‌شوند.

وی در خصوص توضیح زاویه فنی ضمن اشاره به این موضوع که ملاحظات فنی انرژی هسته‌ای، صنعت اتمی‌و جوانب آن باید توسط متخصصین حوزه فنی انرژی اتمی‌مورد بررسی قرار گیرد، گفت: البته ابعاد تخصصی که در حیطه پرونده هسته‌ای ایران هست همچنان مبهم است، کلید واژه‌ها تخصصی است و توده مردم به هیچ وجه اطلاع ندارند که چه خبر است! نخبگان انرژی اتمی‌هم در این زمینه دستشان کوتاه است و برآوردهایی که امروز در حوزه فنی ارائه می‌شود این است که هیچ اطلاع دقیقی از چند و چون ابعاد فنی، آنچه رخ داده شده و آنچه که در طول ۲۵ سال آینده آنگونه که در متن توافق نامه و قطعنامه ۲۲۳۱ نوشته شده قرار است اتفاق بیافتد در دست نیست.

کارشناس مسائل استراتژیک ادامه داد: دوره ربع قرنی که انرژی هسته‌ای ایران آن را پذیرفته به تعبیر آقای مونیز وزیر انرژی دولت اوباما در مجلس آمریکا از آن اینگونه یاد کرد که ما به مدت ۲۵ سال مثل عقاب بر فراز ساختار صنعت هسته‌ای ایران هستیم و این واقعیتی است که در جای جای متن توافق نامه وین آمده و بارها کلمه ۲۵ سال تکرار شده است.

عباسی در خصوص زاویه فنی پرونده هسته‌ای خاطرنشان کرد: عملا در بخش فنی، کشور از وجود یک تحلیل گر صاحب نظر و کارشناس که فارغ از مباحث سیاسی بتواند چند و چون مساله را مشخص کند و به ما بگوید که در ۲۵ سال آینده یعنی در سال ۱۴۲۰ صنعت هسته‌ای در جهان در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ و صنعت هسته ای مینیاتوریزه شده ایران در چه وضعیتی خواهد بود؟ محروم است. یعنی عملا عقب ماندگی یک ملت در حوزه تکنولوژی پایه و در حوزه ارزیابی هسته‌ای اینجا نمایان می‌شود که در هفته‌های پیش مشخص شد. ظاهرا بعد از نخبگانی مثل احمدی روشن، رضایی نژاد، علی محمدی و شهریاری که شهید شدند ما دیگر کسانی را نداریم که در آن طراز علمی‌و فکری باشند تا ابعاد ریز و جزئیات را در این زمینه به ما بگویند. کسانی که به ما بگویند ۲۵ سال آینده جهان در چه سطح از پیشرفت قرار خواهد داشت؟ انرژی‌های فسیلی آن روز در چه وضعیتی هستند؟ و وضعیت ایران در آن زمان که بیش از صد میلیون جمعیت دارد و مصرف انرژی آن بالاتر رفته آیا یک انرژی کاملا مینیاتوریزه شده می‌تواند زمینه ساز حرکت ما باشد؟

وی افزود: امروز که مقامات جمهوری اسلامی‌در قید حیات هستند. هر دولتی چهار ساله و هشت ساله کنار می‌رود، اما کسی پاسخگو دولت قبل و کارهایش نیست چه برسد به ۲۵ سال آینده که ممکن است هیچ یک از این مسوولین در قید حیات نباشند و تاوان تعهدی که امروز دولت داده است را نسل بعد باید بپردازد.

عباسی ضمن تاکید بر این موضوع که ای کاش دانشجویان فیزیک هسته‌ای و علم مکانیک که ملاحظات فنی در این حوزه دارند یک حرکت و ارزیابی میدانی و فنی در این زمینه انجام دهند تصریح کرد: ما در هیچ رشته تخصصی در نظام دانشگاهیمان تحلیل‌گر تربیت نمی‌کنیم شما هیچ تحلیل گر سیاسی نمی‌شناسید که در سیاست بین الملل بتواند تحلیل دقیقی از سیاست و روابط بین الملل ارائه بدهد چون در دانشگاه علوم سیاسی ما روش تحلیل پدیده‌های سیاسی آموزش داده نمی‌شود. من به شما دانشجویان پیشنهاد می‌کنم که در هر رشته‌ای که تحصیل می‌کنید کنار رشته تحصیلیتان روش تحلیل پدیده‌های حوزه خود را بدانید تا بتوانید پدیده‌ای را آنالیز و بررسی کنید.

به همین خاطر در بعد فنی چیزی دست مردم را نگرفته از یک طرف هم سازمان انرژی اتمی‌می‌آید و همه چیز را گل و بلبل نشان می‌دهد اما سوال من این است که طرف غربی ما فقط منتظر بود تا با ما سر میز مذاکره بنشیند تا شرایط گل و بلبلی صنعت هسته ای را برای مان فراهم کند پس چرا دوازده سال در پرونده هسته ای باید روی ایران فشار وارد کند و قطعنامه تصویب کند.

عباسی گفت: ما خودمان در سال ۸۴ به سوخت بیست درصد رسیده بودیم صنعت بومی‌داشتیم و آمریکا به راحتی آمد دانشمند هسته ای ما را کف خیابان ترور کرد. ویروس استاکس‌نت فرستاد و موجب شد تا سانتریفیوژها با دور بسیار شدید چرخیده یا ذوب شوند و ضربه شدیدی در آن حمله سایبری به صنعت هسته ای وارد شد، هوایپما آرکیو و پهپاد رژیم صهیونیستی برای جاسوسی به نطنز آمد اما سیستم دفاعی هوایی ایران باعث ناموفق بودن حمله نظامی‌آنها شد.

وی افزود: در چنین شرایطی ما به سوخت بیست درصد رسیدیم سانتریفیوژها را فعال کردیم و فردو را به نتایج مثبتی رساندیم حالا دوستان می‌گویند فردو که قرار نبوده است کاری بکند پس دشمن مریض بود که دانشمند هسته ای ما را ترور کند. الان کنسرسیوم باید تشکیل شود یعنی کمپانی‌ها و نهادهای بین المللی چینی‌ها و غیره باید بیایند نیروگاه اراک را برای ما بسازند چیزی که من ایرانی خودم ساخته بودم را داخلش بتن بریزند تا کس دیگری آن را برایم بسازد.

این تحلیلگر استراتژیک در ادامه صحبت‌هایش گفت: تیم هسته ای موظف است ابعاد توافق را با جزئیات روشن کند چیزی که سال ۸۶ ایران به آن دست یافت امروز از دستش درآوردند در این صورت در سال ۱۴۲۰ شما چیزی نخواهید داشت. طرف غربی ما غنی سازی بیست درصد را به ۳.۶ درصد رساند این شد موفقیت؟ صراحتا به ما گفتند نمی‌توانیم در زمینه هسته ای حتی در حد یک بازی کامپیوتری کار شبیه سازی کنیم و این یعنی حتی دانشمند هسته ای ما در دانشگاه در حوزه تحقیق خود بر روی بحث انفجارهای هسته ای در حد شبیه سازی کامپیوتری هم نمی‌تواند کاری انجام دهد.

عباسی در ادامه خطاب به تحلیل گران بخش فنی حوزه هسته ای گفت: این انرژی هسته ای که الان دست ما است نداشتنش بهتر از داشتنش بود، حداقل در بحث امنیتی مثل الان در خطر نمی‌افتادیم اگر این توافق ریگی به کفشش نیست چرا دولت خفقان ایجاد کرده است چرا از وزارت ارشاد ابلاغ می‌کنند که هیچ کس حق ندارد در این زمینه حرف بزند و هر چه وب سایت و روزنامه منتقد است می‌کشانند دادگاه و هر کسی هم در این دولت سخنرانی می‌کند برایش پرونده تشکیل می‌دهند؟ چرا دولت واهمه دارد؟ چرا همه را به صلابه کشیده اند.

وی ادامه داد: پس مجبوریم شک کنیم حتما اتفاقی افتاده است. من به عنوان یک معلم استراتژی به شما می‌گویم بیست و پنج سال دیگر در بحث‌های آینده شناسی خیلی اتفاقات مهمی‌در خصوص تکنولوژی و صنعت رخ خواهد داد آنچه که پس از ده‌ها بار خواندن متن توافق وین و قطعنامه ۲۲۳۱ و قطعنامه‌های قبلی دست من را گرفت آن است که انرژی هسته ای مینیمایز شده است یعنی به مدت بیست و پنج سال پذیرفتیم چیزی را که به غنی سازی بیست درصد رسانده بودیم حالا ۳.۶ درصد آن را داشته باشیم نه بیشتر. می‌خواهم بدانم وقتی رئیس سازمان انرژی اتمی‌می‌گوید ما از اول هم بیشتر از ۳.۶ درصد نیاز نداشتیم پس چرا ده سال پیش که رئیس این سازمان بودید و غنی سازی را تا بیست درصد جلو بردید این حرف را نمی‌زدید.

عباسی گفت: وقتی جهاد کشاورزی می‌گوید کشت هندوانه و خیار و … آب زیادی مصرف می‌کند باید کشت داخل را متوقف و از خارج وارد کنیم وقتی بنزین در داخل ساخته و مصرف می‌شود و سازمان حفاظت از محیط زیست می‌گوید باعث آلودگی هوا می‌شود و باید از خارج وارد کنیم و جایی که هواپیمای مونتاژ داخل سقوط می‌کند و مسئولان می‌گویند باید چیزی که در اصفهان تولید می‌شود کنار بگذاریم و هواپیمای بوئینگ و ایرباس بیاوریم پس این انرژی هسته ای مینیمایز شده که حالا در حد پزشکی هسته ای آن را هم جمع کنیم و از خارج وارد کنیم.

وی با اشاره به سه لایه تحلیل که از آنها در سخنانش نام برد خاطرنشان کرد: لایه دوم تحلیل حقوقی است که در این زمینه هم هیچ تحلیل منسجم و مرتب حقوقی دسته بندی نشده و در اختیار نداریم که این نتیجه کم کاری آقایان حقوق دان به خصوص حقوق دانان بین الملل است لایه سوم نیز به تحلیل اقتصادی به همین گونه است اگر شما از اقتصاددانی تحلیل درست و جامعی شنیدید من هم شنیده ام. به همین خاطر باید بگویم ما دبیران متخصص فنی صنعت انرژی اتمی‌متخصص اقتصادی و حقوقی که توان تحلیل اتفاقات افتاده در توافق وین و قطعنامه ۲۲۳۱ را داشته باشند را نداریم.

عباسی افزود: چون این متخصصین نیستند ما مجبوریم از لحاظ استراتژیک مسئله را بررسی کنیم. لایه چهارم تحلیل‌ها همین تحلیل می‌شود و فرق آن با سه تحلیل قبلی آن است که تحلیل استراتژیک صرفا ناظر متن حقوقی نیست بلکه بر نانوشته‌های بین سطوح و نظارت بر مواضع رسمی‌که مقامات کشورهای درگیر در ۱+۵ هستند را بررسی می‌کنند.

عباسی در ادامه گفت: برخلاف نظر تیم مذاکره کننده ایرانی در خصوص اظهارات مقامات غربی مبنی بر اینکه برای مصرف داخلی این مواضع را می‌گیرند باید بگویم از نظر استراتژیست‌ها آنچه که اتفاقا مقامات کشورها در گفته‌های خودشان به کار می‌گیرد اصل است نه آن چیزی که در مفاد حقوقی آمده است.

وی در خصوص برجام و مفهوم آن گفت: چیزی که در فرهنگ سیاسی حقوقی ما به اسم برجام تصویب شد و در فضای سیاسی ما جا افتاد اشتباهی است که از دو غلط رنج می‌برد غلط اول اینکه در متن می‌خوانیم که به جای واژه plan که باید صحیح ترجمه می‌شده مترجمان ما آن را program ترجمه کرده اند در حالی که معنای این دو کلمه کاملا با هم متفاوت هستند گویی وزارت خارجه ما فرق بین برنامه و طرح را نمی‌دانستند برجام یعنی “برنامه” جامع اقدام مشترک در حالی که ترجمه صحیح طرح جامع است نه برنامه جامع. پس انگار باید برای شخص وزیر امور خارجه، اعضای تیم مذاکره کننده و وزارت خارجه یک کلاس آموزش زبان بگذارند تا فرق بین plan و program را مشخص کنند. غلط دوم نیز این است که به جای ترجمه صحیح طرح جامع مشترک اقدام آن را برنامه جامع اقدام مشترک ترجمه کرده اند در یک جمله چهار کلمه ای وزارت خارجه ما دو غلط وجود دارد پس گویا کل متن ترجمه شده به اصطلاح برجام را باید ارجاع دهند به متن اصلی یادتان باشد که طبق ترجمه صحیح معنی برجام “طجما” است.

وی ضمن درخواست از دانشجویان برای بازخوانی وقایع روز ۹۴/۵/۵ که در مجلس آمریکا رخ داده است گفت: آنچه که جان کری و سایر مسئولان و وزرای آن در مجلس گزارش داده اند باید آنالیز شود و به عنوان جلد دوم کتاب آنچه که در متن توافق وین و قطعنامه ۲۲۳۱ آمده چاپ شود.

عباسی افزود: جمهوری خواهان آمریکا مصر بودند که توافق با ایران توافق بدی بوده اما یکی از نمایندگان دموکرات و طرف دولت صراحتا گفت ما همان گونه که به نیروهای معتدل در درون دولت شوروی کمک کردیم تا شوروی فروپاشید در فرآیند این توافق به نیروهای معتدل در ایران نیز کمک می‌کنیم تا جمهوری اسلامی‌فروبپاشد.

وی بااشاره به سخنان یکی ازمقامات آمریکایی که پس از توافق ایران را دشمن خوانده است گفت: چه طور پس از توافق ما همچنان برای آمریکا دشمن هستیم او موضعش را عوض نکرده اما نگاه مقامات ما به آمریکا دشمن نیست پس نرمش قهرمانانه کجای کار آنها بود.

وی در ادامه گفت: در شوروی لنین تقابل بین کمونیسم و کپیتالیسم را غیر قابل اجتناب می‌دانست. سی سال بعد در ۱۹۶۰ به مدت دو سال وقتی خورشچف در شوروی حاکم شد درست مثل ما کارشان با آمریکا به مذاکره کشید وقتی مذاکرات صورت گرفت خورشچف حرفی بر خلاف لنین زد و آن هم این بود که وقتی در جایی زندگی می‌کنیم و همسایه ای داریم که نه او می‌تواند ما را بیرون کند و نه ما، مجبوریم هم زیستی مسالمت آمیز با هم داشته باشیم و از آن پس اصطلاحی در علوم سیاسی و روابط بین الملل شکل گرفت به نام “هم زیستی مسالت آمیز” که سال‌ها بعد و قبل انقلاب چندین کتاب با این موضوع ترجمه شد که من این را عصر خورشچف می‌نامم.

وی ادامه داد: درست سی سال بعد با روی کار آمدن گورباچف در ۱۳۹۰ شوروی فروپاشید و آن هم زمانی بود که اختلاف بین آمریکا و شوروی که در زمان خورشچف مثل دو خط آهن موازی بود در این زمان به هم رسیدند و متصل شدند.

عباسی با اشاره به کتابی که آن زمان در فرانسه با نام هم زیستی مسالمت آمیز به چاپ رسیده بود گفت: در این کتاب اشاره می‌کند که پس از دیدار معروف خورشچف و کندی شوروی از مواضع خود کوتاه آمد و آمریکا شوروی را از سطح ایدئولوژیک به سطح استراتژیک آورد یعنی تعداد موشک‌های اتمی‌تو، تعداد موشک‌های اتمی‌من و بعد شوروی را از هم پاشاند.

عباسی افزود: ایران را امروز از مسئله گسترش اسلام و صدور انقلاب در جهان پایین آورده اند. ایران امروز مشکلش با غرب برسر تعداد سانتریفیوژهایش است و همین اتفاقی که در مورد شوروی رخ داد برای ایران در حال رخ دادن است. آمریکا و اروپا می‌خواهند ایران را از موضع ایدئولوژیک به سمت استراتژیک ببرند آیا مسئله ما سانتریفیوژ بود؟ اگر این بود پس چرا اصلا انقلاب کردیم؟ اگر قرار بود ما قرآن و اسلام را پیاده نکنیم و به خاطر یکسری امکانات و تجهیزات دست از دفاع از مستضعفین برداریم پس چرا انقلاب کردیم.

 این استاد دانشگاه تصریح کرد: چه دادیم؟ تفکر ایدئولوژیک. چه گرفتیم؟ قطعه استخوانی. آمریکا اگر کل انرژی هسته ای جهان را هم به ما می‌داد تا از ایدئولوژی‌هایمان بر مبنای تفکری که برایش انقلاب کردیم دست برداریم نمی‌ارزید چرا که الان چهار ماه است یمن به ظالمانه ترین شکل شکنجه می‌شود و هیچ صدایی از مسئولان دولت و حمایت آنها از یمن برنمی‌آید این حرف سنگین است اما ده سال بعد می‌فهمید که چه گفته ام اما می‌گویم تا بدانید جمهوری اسلامی‌از موضع ایدئولوژیک به استراتژیک تنزل کرده است. حرف جمهوری اسلامی‌دیگر صدور انقلاب و تحقق اسلام ناب نیست. حرف آن دیگر زمینه سازی برای ظهور در سطح جهان نیست. حرف آن باز شدن درها بر روی محصولات غربی است و اینکه غرب ما را بپذیرد، دغدغه دولتمردان ما همین شده است. دولتی که شالوده اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی اش لیبرالیسم است آیا مشکل ایدئولوژیک با آمریکای لیبرال پیدا میکند؟

 وی گفت: وقتی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید تابوی مذاکرات شکست یعنی کار با توافق به پایان می‌رسد و رابطه ما با آمریکا ادامه خواهد داشت این در حالی است که رهبری بارها در سخنرانی‌های خود گفت مذاکرات فقط برای حل مسائل هسته ای ایران خواهد بود. کلید حسرت چیزی است که آمریکایی‌ها در سال ۱۳۶۵ همراه انجیل کلت و کلید و کیک به ایران آوردند تا به اصطلاح بگویند ما هم مثل شما کتاب خدا را قبول داریم سلاح خود را جلوی شما کنار می‌گذاریم تا دوست باشیم و کیک می‌خوریم تا کام مان شیرین شود همچنین کلیدی آوردیم تا با آن رابطه میان ما و شما گشوده شود. امام به محض فهمیدن آوردن این کلید برخورد کرد و گفت با آنها در سطح پایین مذاکره بکنید و پس از سه روز مذاکرات به هم خورد شش ماه بعد صدای قضیه درآمد که برای جاسوسی به ایران آمده بودند.

 وی درادامه گفت: مشکل آمریکا این است که سال ۸۸ هم در گزارش سابان سنتر منتشر کرد مبنی بر اینکه ما با ایران رابطه نداریم و نمی‌توانیم از درون آن را بپاشانیم. به نظر شما چرا دانشجویان لانه جاسوسی را گرفتند چون در آن برای زمین زدن انقلاب در حال توطئه بودند و یکی از دلایلی که انقلاب ۳۷ سال است دوام آورده همین تعطیلی لانه جاسوسی آمریکا بوده است.

 عباسی در ادامه اظهارات خود افزود: بعضی‌ها حسرت آن کلید روی دل شان ماند و بیست و هفت سال بعد در سال ۹۲ آن کلید را از جیب شان در آوردند و گفتند این کلید حلال مشکلات است مردم هم فکر کردند منظور از این کلید، کلید حل مشکلات اقتصادی است در حالی که مشخص شد در تیر ماه امسال وقتی قطعنامه ۲۲۳۱ تصویب شد این کلید دوباره رو آمد که اگر آن زمان امام آن را نپذیرفت حالا از جانب ما با این کلید درها را باز کنید.

 وی گفت: مسئله مذاکره، حل مشکلات هسته ای نبود بلکه ایجاد رابطه با آمریکا بود. چرا که مسئولان همه چیز را به تحریم‌ها و نداشتن رابطه مسالمت آمیز با طرف غربی ربط می‌دادند. کلیدی که در سال ۶۵ در دولت جمهوری خواهان از سوی آمریکا آورده شد و امروز در دولت دموکرات‌ها این کلید داخل قفل افتاد اما باید بگویم امان از قفلی که در کلید در آن شکسته باشد. این را همه بدانند ما تا ایالات متحده را به جمهوری اسلامی‌تبدیل نکنیم دست از مبارزات و مجاهدات خود برنخواهیم داشت.

 عباسی در خصوص مفهوم برد برد در مذاکرات نیز گفت: با این توافق اقتصاد مقاومتی نابود خواهد شد و با باز شدن درب‌ها به سوی کمپانی‌های گرسنه اروپایی و آمریکایی که وضعیت اقتصاد خودشان در شرف فروپاشی است دیگر اقتصاد کشور درون زا و تقویت نخواهد شد و ایران تبدیل به یک جزیره کیش بزرگ و یک دوبی بزرگ خواهد شد یعنی کالا می‌آید با بهترین کیفیت و در این صورت روی تولید داخلی حساب نکنید چون درد این دولت تولید نبوده است و در آن استقلال زیر سوال است.

عباسی در پایان سخنان خود گفت: ادامه این روند زمینه ساز جنگ ارزی خواهد بود. چرا جنگ ارزی روی ما اثرگذار نبود چون با نظام مالی جهانی ارتباط مان قطع شده بود. اصلی ترین نوع جنگی که امروز صورت می‌گیرد نه جنگ نرم است نه جنگ سخت بلکه جنگ نیمه سختی است به نام جنگ ارزها که کتاب آن در ایران ترجمه شده است.

 وی خاطرنشان کرد: با روی کار آمدن دولت اوباما پنتاگون، وزارت جنگ ایالات متحده، متخصصین وال استریت، حقوق دانان و افراد دانشگاهی را جمع کرد و بازی جنگی را انجام دادند که در آن پول‌های دلار، روبل، یورو و … به جنگ با هم پرداختند و در آن مشخص شد دلار آمریکا شکست خواهد خورد به همین خاطر فرمول جنگ ارزی این گونه داده شد که جلوی رشد روسیه، چین، ایران و … را بگیرند با نابود کردن پول آنها.

عباسی افزود: برای اینکه بخواهند پول ایران را نابود کنند باید با نظام مالی ما ارتباط داشته باشند مثل اسب تروا که از داخل نفوذ کرد و همه جا را به نابودی کشاند. در سال‌های آینده آماده شوک‌های ملی در قالب جنگ ارزی باشید که یک نوسان کوچک انجام می‌دهند و در ۲۴ ساعت یک ملت را به خاک سیاه می‌نشانند.

منبع: خبر گزاری دانشجو

۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

rahpouyan.blog.ir           پایگاه اطلاع رسانی کانون رهپویان ولایت

rahpouyan.blog.ir
اگر ما بیدار باشیم، غفلت و یااشتباهی نکنیم، دشمن نمی تواند کاری بکند.امروز روز بیداری ذهنهاست.امروز کشور و ملت احتیاج دارد به این که مردم، تیزبین ، هوشیار، بیدار و دشمن شناس باشند؛ بفهمند دشمن چه می کند.امروز نیاز زمانه در درجه ی اول، هوشیاری و بیداری و آگاهی و حفظ جرأت و قدرت اقدام است.بیداری و آمادگی ملت، دستور اسلام است.دشمن بیدار است، شماها هم باید بیدار باشید.وقتی دشمنِ معاندِ بیداری در مقابل ماست، ما باید لحظه به لحظه بیداری خود را حفظ کنیم.وقتی یک نسل بیدار شد، چه در میدان بیاید و پیش برود، و چه سرکوبش کنند و توی خانه بنشیند، باز برنده است.همچنانی که دشمن در دشمنی کردن، روشهای خود را تغییر می دهد، ما باید هوشیاری و بیداری خود را زیاد کنیم.یکی از علامتهای بیداری یک ملت این است که لحظه ها را بشناسد و بفهمد اهمیت این لحظه چقدر است.
---------------------------------------
If we awake, we should not neglect and wrong, the enemy can not do Bknd.amrvz day Zhnhast.amrvz awakening the nation needs to the people, keen, alert, awake and responsive enemy; the enemy know what. Today requirement in the first time, alertness and awareness and preservation of courage and strength and fitness Ast.bydary the nation, command Ast.dshmn Islam is awake, you guys have to wake up Bashyd.vqty stubborn enemy in front of us, we should point Knym.vqty keep your waking moment was awakened a generation, both in the field to come and go, and what oppression they sit at home, winning Ast.hmchnany open hostility of the enemy, his methods have changed, we have Knym.yky your conscious and many of the signs of awakening a nation that moment to know and understand how important this moment is.
---------------------------------------

ما به کسانی که اهل کار فرهنگی هستند دائم می گوییم، به بعضی تکرار می کنیم، به بعضی التماس می کنیم، بعضی را در اینجا جمع می کنیم و به بعضی پیغام میدهیم که آقا! کار فرهنگی بکنید. جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است.
رهبر انقلاب

آخرین مطلب
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها
بایگانی